دیکشنری
ساحل دریا
english
1
general
::
coast, seashore
transnet.ir
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ساتراپ
ساتگین
ساتن
ساتور
ساتین
ساج
ساجده
ساچمه باری
ساحت
ساحر
ساحر مار
ساحره
ساحری
ساحق
ساحل
ساحل دریا
ساحل رود
ساحل رود|کرانه رود
ساحل رودخانه
ساحل رودخانه زی
ساحل شنی
ساحل عاج
ساحل نشینی
ساحلی
ساخت
ساخت (ساخت کپسول)
ساخت DNA
ساخت براساس سفارش
ساخت بندی
ساخت خارجی
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید